سینما، از هنر تا صنعت

سینما، از هنر تا صنعت

هنگامی که سینما به راه افتاد، آنقدر جذاب و دیدنی بود که به‌عنوان «هنر هفتم» در زمره شگفتی‌های عالم هستی نامش به ثبت رسید. سینما در آغاز کار، چه‌بسا هنوز به خاصیت و به تعبیری به پتانسیل تجاری و صنعتی خود به دلایل گوناگون از جمله صامت و کوتاه بودن فیلم‌ها پی نبرده بود اما هنگامی که در میانه دهه 40 میلادی به ویژه پس از پایان جنگ جهانی، سینما ابتدا با فتح بازار آمریکا و سپس اروپا و در نهایت کل کره زمین، خاصیت تجاری و صنعتی خود را به رخ تمام سرمایه‌گذارانی که دنبال سوژه تازه می‌دویدند، کشید. سینما با وجود رقبای جدی و گردن‌کلفتی چون تلویزیون و در این سال‌ها تکنولوژی برتر فضای مجازی و ضررهای گاه و بیگاهی که می‌دهد اما همچنان به‌عنوان یک مجموعه پول‌ساز در سراسر جهان شناخته می‌شود. جدا از ایالات متحده و به‌طور عام آمریکای‌شمالی که بازاری هنگفت در دست دارد، امروز صنعت فیلم در هندوستان و آسیای جنوب‌شرقی به کسب‌وکاری کارساز و کارآفرین با درآمدی سرشار بدل شده است که شکافتن بحث هنری و صنعتی آن به فرصتی دیگر نیاز دارد. اما سینمای ایران در عمر 70 ساله خود فرازونشیب‌های زیادی را طی کرده است. پیش از انقلاب هنگامی که جعبه جادویی به خانه‌ها راه نیافته بود، سینما در ایران خوب کار می‌کرد اما از میانه‌های دهه 40 خورشیدی رفته‌رفته «فیلمفارسی» به‌عنوان یک کسب‌وکار از رونق افتاد اما سینماداری با توجه به اکران همزمان فیلم‌های بزرگ و شورانگیز خارجی به تجارتی پردرآمد بدل شد تا جایی که تا سال 57 تعداد سالن‌های نمایش فیلم در ایران رو به افزایش بود. فیلمسازی و سینماداری در یک کلام صنعت و تجارتی به نام سینما پس از انقلاب به ویژه با توجه به اندک فیلم‌های خارجی اکران شده، در مجموع حال و هوای خوشی نداشت که نشان روشن آن را می‌توان در کاهش سالن‌های سینما به گواه طلبید با وجودی که در عین رکود، هرازگاهی یکی دو فیلمی در تاریکی می‌درخشید و سالن‌ها را پر می‌کرد و سرمایه را برمی‌گرداند اما این روزها خبرهای خوشی از فروش فیلم‌های ایرانی شنیده می‌شود، هرچند فاصله هزینه و درآمد اجازه نمی‌دهد رونق کامل شود اما به هر حال به نفس کشیدن سینمای ایران کمک می‌کند. در این میان با وجود عدم ساخت سالن‌های جدید به خاطر آنچه «پردیس» نام برده می‌شود، مکان‌های زیادی برای نمایش سالن‌های ایرانی به وجود آمده است.فروش میلیارد تومانی اکران نوروزی فیلم‌های فارسی اگرچه نمی‌تواند به بدنه صنعت سینمای ایران نقدینگی لازم را برای توسعه تزریق کند اما یک حسن دارد که اگر اقبال تماشاگر به خاطر کیفیت و نگاه تازه فیلم‌ها ادامه پیدا کند، چه‌بسا دست و دل سرمایه‌گذاران برای حضور در صنعت سینمای ایران بیشتر و بیشتر باز و آماده شود.گسترش سینما هم به قوت کیفی و روحی مردم و هم به کار و کارآفرینی در کشور کمک خواهد کرد. massoudmehr@yahoo.fr

هنگامی که سینما به راه افتاد، آنقدر جذاب و دیدنی بود که به‌عنوان «هنر هفتم» در زمره شگفتی‌های عالم هستی نامش به ثبت رسید. سینما در آغاز کار، چه‌بسا هنوز به خاصیت و به تعبیری به پتانسیل تجاری و صنعتی خود به دلایل گوناگون از جمله صامت و کوتاه بودن فیلم‌ها پی نبرده بود اما هنگامی که در میانه دهه 40 میلادی به ویژه پس از پایان جنگ جهانی، سینما ابتدا با فتح بازار آمریکا و سپس اروپا و در نهایت کل کره زمین، خاصیت تجاری و صنعتی خود را به رخ تمام سرمایه‌گذارانی که دنبال سوژه تازه می‌دویدند، کشید. سینما با وجود رقبای جدی و گردن‌کلفتی چون تلویزیون و در این سال‌ها تکنولوژی برتر فضای مجازی و ضررهای گاه و بیگاهی که می‌دهد اما همچنان به‌عنوان یک مجموعه پول‌ساز در سراسر جهان شناخته می‌شود. جدا از ایالات متحده و به‌طور عام آمریکای‌شمالی که بازاری هنگفت در دست دارد، امروز صنعت فیلم در هندوستان و آسیای جنوب‌شرقی به کسب‌وکاری کارساز و کارآفرین با درآمدی سرشار بدل شده است که شکافتن بحث هنری و صنعتی آن به فرصتی دیگر نیاز دارد. اما سینمای ایران در عمر 70 ساله خود فرازونشیب‌های زیادی را طی کرده است. پیش از انقلاب هنگامی که جعبه جادویی به خانه‌ها راه نیافته بود، سینما در ایران خوب کار می‌کرد اما از میانه‌های دهه 40 خورشیدی رفته‌رفته «فیلمفارسی» به‌عنوان یک کسب‌وکار از رونق افتاد اما سینماداری با توجه به اکران همزمان فیلم‌های بزرگ و شورانگیز خارجی به تجارتی پردرآمد بدل شد تا جایی که تا سال 57 تعداد سالن‌های نمایش فیلم در ایران رو به افزایش بود. فیلمسازی و سینماداری در یک کلام صنعت و تجارتی به نام سینما پس از انقلاب به ویژه با توجه به اندک فیلم‌های خارجی اکران شده، در مجموع حال و هوای خوشی نداشت که نشان روشن آن را می‌توان در کاهش سالن‌های سینما به گواه طلبید با وجودی که در عین رکود، هرازگاهی یکی دو فیلمی در تاریکی می‌درخشید و سالن‌ها را پر می‌کرد و سرمایه را برمی‌گرداند اما این روزها خبرهای خوشی از فروش فیلم‌های ایرانی شنیده می‌شود، هرچند فاصله هزینه و درآمد اجازه نمی‌دهد رونق کامل شود اما به هر حال به نفس کشیدن سینمای ایران کمک می‌کند. در این میان با وجود عدم ساخت سالن‌های جدید به خاطر آنچه «پردیس» نام برده می‌شود، مکان‌های زیادی برای نمایش سالن‌های ایرانی به وجود آمده است.فروش میلیارد تومانی اکران نوروزی فیلم‌های فارسی اگرچه نمی‌تواند به بدنه صنعت سینمای ایران نقدینگی لازم را برای توسعه تزریق کند اما یک حسن دارد که اگر اقبال تماشاگر به خاطر کیفیت و نگاه تازه فیلم‌ها ادامه پیدا کند، چه‌بسا دست و دل سرمایه‌گذاران برای حضور در صنعت سینمای ایران بیشتر و بیشتر باز و آماده شود.گسترش سینما هم به قوت کیفی و روحی مردم و هم به کار و کارآفرینی در کشور کمک خواهد کرد. massoudmehr@yahoo.fr