محمدرضا نیکنژاد* - اگر به تارنمای «اداره کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی» سر بزنید به آسانی میتوانید عنوانهای درسی و درونمایههای آنها را ببینید. در این تارنما شمار عنوانهای درسی کلاس اول دبستان 5، دوم 7، سوم و چهارم 8، پنجم 9 و ششم 10 تاست. در متوسطه اول و برای پایههای هفتم و هشتم 16 و نهم 14 عنوان درسی در ساختار آموزشی تازه 6-3-3 ارائه میشود. گرچه هنوز عنوانهای درسی دوره دوم متوسطه در این تارنما منتشر نشده است اما میشود پیشبینی کرد که شمار درسها کمتر از دوره متوسطه اول نیست. شمار عنوانهای درسی و حجم درونمایهها چنان زیاد است که آموزگاران و دانشآموزانشان در یک ماراتن نفسگیر درس دادن و درس خواندن و نمره دادن و نمره گرفتن قرار میگیرند و فشار برآمده از آن سر راست آسیبهای جبران ناپذیری به دانشآموز وارد میکند. پیامدهای این فشار دلزدگیها و گریز دانشآموزان از آموزش در واپسین سالهای دوره متوسط اول و کل متوسطه دوم است. فراوانی عنوانهای درسی سبب شده است که آموزش در مدرسه و کلاس بر پایه روش سنتی سخنرانی باشد و آموزگار برای به پایان رساندن درس تا سر فصلهای آزمونهای نیم سال و پایان سال از به کارگیری روشهای نوین آموزش مانند گفتوگو، روش حل مساله، گروهبندیهای آموزشی دانشآموزان، بهرهگیری از فضاهای آزمایشگاهی و کارگاهی با فرض وجود چنین فضاهایی،آموزش پژوهشمحور در کلاس و بیرون از آن، بردن دانشآموزان به اردوهای آموزشی و پژوهشی و...چشم بپوشد. گرچه ناکارآمدی آموزش تکریشهای نیست اما بیگمان یکی از پایهایترین دشواریهای آموزشی کشور، شمار عنوانهای درسی و ناکارآمدی دورنمایههای آنهاست. بهتر است نمونهای استاندارد را برای مقایسه بررسی کنیم. تاکنون با چندین دانشآموز ایرانی که در کشورهای گوناکون و از آن میان ایران در مدرسههای زیر نظر سازمان ملل درس میخواندهاند، برخورد کردهام. این مدرسهها برای فرزندان کارمندان سازمان ملل یا دیپلماتها در بسیاری از کشورها بر پا هستند. در این مدرسهها و در دورهای که هم سطح دبیرستان به شمار میآید، نزدیک پنج عنوان درسی مانند ریاضی، علوم که در آن فیزیک و شیمی و زیستشناسی را میتوان به اختیار برگزید، زبان و... را اجباری و در هر ترم دو درس کارگاهی و اختیاری مانند باغبانی و نگهداری از گیاهان یا خدمات اجتماعی مانند کار در مهدکودکها و خانه سالمندان یا بنیادنهای خیریه و... را میگذرانند. درونمایههای آموزشی نیز با توجه به رشتهکاری نگارنده یعنی فیزیک بر پایه توضیح مفاهیم، انجام آزمایش، داستانهای واقعی و برانگیزاننده درباره دانشمندان و پدیدههای علمی و البته در پیوند محکم با تجربههای شخصی دانشآموزان است و بر خلاف کتابهای فیزیک دبیرستانهای ما فرمولهای کمی دارند. نکته شگفتآورتر آنکه هنگام آزمون برگهای به دانشآموزان داده میشود که فرمولهای مورد نیازشان در آن هست و دانشآموزان نیازی به از بر کردن آنها ندارند. اما چندی پیش وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با شبکه پنج سیما گفت: «در راستای جبران خلاهای آموزشی برای اولین بار در برنامه درسی متوسطه دوم درس انسان و محیطزیست را پیشبینی کردیم. همچنین درس سلامت و تندرستی و سواد رسانهای نیز به عنوان دروس جدید برای متوسطه دوم پیشبینی شدهاند. در مجموع چهار درس دو واحدی جدید از سال آینده وارد برنامه درسی مقطع متوسطه دوم خواهد شد.» همچنان که از نام درسهای برشمرده شده بر میآید، بیگمان درونمایه آنها در پیوند با زندگی روزمره و نیازهای واقعی دانشآموزان است و این میتواند کاستیهای چندین دههای نیازهای واقعی و بیپیوندی درونمایههای آموزشی با زندگی نوآموزان را جبران کند. اما نکتهای که در اینجا دلهرهآور است، این است که باز هم قرار است بر شمار عنوانهای درسی کنونی افزوده شود؟ گمانی نیست که اگر شمار عنوانهای درسی افزایش یابد یا در همین اندازه باقی بماند افزون بر این که همچنان آموزش لنگ خواهد زد، درسهای تازه و ارزشمند نیز در دور ناکارآمدی گرفتار شده و بهرهای از آن نصیب کسی نخواهد شد. * آموزگار
محمدرضا نیکنژاد* - اگر به تارنمای «اداره کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی» سر بزنید به آسانی میتوانید عنوانهای درسی و درونمایههای آنها را ببینید. در این تارنما شمار عنوانهای درسی کلاس اول دبستان 5، دوم 7، سوم و چهارم 8، پنجم 9 و ششم 10 تاست. در متوسطه اول و برای پایههای هفتم و هشتم 16 و نهم 14 عنوان درسی در ساختار آموزشی تازه 6-3-3 ارائه میشود. گرچه هنوز عنوانهای درسی دوره دوم متوسطه در این تارنما منتشر نشده است اما میشود پیشبینی کرد که شمار درسها کمتر از دوره متوسطه اول نیست. شمار عنوانهای درسی و حجم درونمایهها چنان زیاد است که آموزگاران و دانشآموزانشان در یک ماراتن نفسگیر درس دادن و درس خواندن و نمره دادن و نمره گرفتن قرار میگیرند و فشار برآمده از آن سر راست آسیبهای جبران ناپذیری به دانشآموز وارد میکند. پیامدهای این فشار دلزدگیها و گریز دانشآموزان از آموزش در واپسین سالهای دوره متوسط اول و کل متوسطه دوم است. فراوانی عنوانهای درسی سبب شده است که آموزش در مدرسه و کلاس بر پایه روش سنتی سخنرانی باشد و آموزگار برای به پایان رساندن درس تا سر فصلهای آزمونهای نیم سال و پایان سال از به کارگیری روشهای نوین آموزش مانند گفتوگو، روش حل مساله، گروهبندیهای آموزشی دانشآموزان، بهرهگیری از فضاهای آزمایشگاهی و کارگاهی با فرض وجود چنین فضاهایی،آموزش پژوهشمحور در کلاس و بیرون از آن، بردن دانشآموزان به اردوهای آموزشی و پژوهشی و...چشم بپوشد. گرچه ناکارآمدی آموزش تکریشهای نیست اما بیگمان یکی از پایهایترین دشواریهای آموزشی کشور، شمار عنوانهای درسی و ناکارآمدی دورنمایههای آنهاست. بهتر است نمونهای استاندارد را برای مقایسه بررسی کنیم. تاکنون با چندین دانشآموز ایرانی که در کشورهای گوناکون و از آن میان ایران در مدرسههای زیر نظر سازمان ملل درس میخواندهاند، برخورد کردهام. این مدرسهها برای فرزندان کارمندان سازمان ملل یا دیپلماتها در بسیاری از کشورها بر پا هستند. در این مدرسهها و در دورهای که هم سطح دبیرستان به شمار میآید، نزدیک پنج عنوان درسی مانند ریاضی، علوم که در آن فیزیک و شیمی و زیستشناسی را میتوان به اختیار برگزید، زبان و... را اجباری و در هر ترم دو درس کارگاهی و اختیاری مانند باغبانی و نگهداری از گیاهان یا خدمات اجتماعی مانند کار در مهدکودکها و خانه سالمندان یا بنیادنهای خیریه و... را میگذرانند. درونمایههای آموزشی نیز با توجه به رشتهکاری نگارنده یعنی فیزیک بر پایه توضیح مفاهیم، انجام آزمایش، داستانهای واقعی و برانگیزاننده درباره دانشمندان و پدیدههای علمی و البته در پیوند محکم با تجربههای شخصی دانشآموزان است و بر خلاف کتابهای فیزیک دبیرستانهای ما فرمولهای کمی دارند. نکته شگفتآورتر آنکه هنگام آزمون برگهای به دانشآموزان داده میشود که فرمولهای مورد نیازشان در آن هست و دانشآموزان نیازی به از بر کردن آنها ندارند. اما چندی پیش وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با شبکه پنج سیما گفت: «در راستای جبران خلاهای آموزشی برای اولین بار در برنامه درسی متوسطه دوم درس انسان و محیطزیست را پیشبینی کردیم. همچنین درس سلامت و تندرستی و سواد رسانهای نیز به عنوان دروس جدید برای متوسطه دوم پیشبینی شدهاند. در مجموع چهار درس دو واحدی جدید از سال آینده وارد برنامه درسی مقطع متوسطه دوم خواهد شد.» همچنان که از نام درسهای برشمرده شده بر میآید، بیگمان درونمایه آنها در پیوند با زندگی روزمره و نیازهای واقعی دانشآموزان است و این میتواند کاستیهای چندین دههای نیازهای واقعی و بیپیوندی درونمایههای آموزشی با زندگی نوآموزان را جبران کند. اما نکتهای که در اینجا دلهرهآور است، این است که باز هم قرار است بر شمار عنوانهای درسی کنونی افزوده شود؟ گمانی نیست که اگر شمار عنوانهای درسی افزایش یابد یا در همین اندازه باقی بماند افزون بر این که همچنان آموزش لنگ خواهد زد، درسهای تازه و ارزشمند نیز در دور ناکارآمدی گرفتار شده و بهرهای از آن نصیب کسی نخواهد شد. * آموزگار